از مترو پیاده شدم و آروم به سمت خروجی خیابون حرکت کردم. هر چی به خیابون نزدیک تر می شدم همهمه های بیشتری به گوشم می رسید و توجهم رو جلب می کرد.
از پله ها که بالا اومدم دیگه همهمه ها به سر و صدا تبدیل شده بود. چند خانم محجبه و چادری که تقریباً معلوم بود از نیروهای انتظامی هستن با چند خانم که پوشش مناسبی نداشتن درگیری لفظی داشتن.
انگار می خواستن خانمها رو ببرن به سمت ون هایی که در گوشه ای دیگر از میدان پارک شده بود و اون خانمها هم مقاومت می کردند و کلا منکر بد حجابی خودشون می شدن.
کمی به تماشای این صحنه پرداختم و کمی بیشتر دورو برم رو نگاه کردم. همه جور لباسی دیده میشد. کوتاه، بلند، سبز، زرد، قرمز و گاه گاهی هم چادر هایی مشکی!
مادر و دختری از کنارم رد شدن که خیلی هواسم رو پرت کردن، خانم بسیار محجبه و چادری بود و برخلاف مادر دختر سر و وضعی بسیار
هوا به شدت گرم بود .تو ایستگاه نشسته بود منتظر اتوبوس.یه نیگا به دورو ورش انداخت... خانومایی که باتغییرهر فصل تغییر دکوراسیون میدن! وحالا هم که هوا گرمه و...آقایونی که به اصطلاح یکی از بچه ها بادازاین طرف لباسشون می ره واز اون طرفش درمیاد! تازه بعضی هاشونم با ناراحتی از گرمی هوا ونیومدن اتوبوس غرغر می کردن... و یه دختر خانم چادری که کنارش نشسته بود. یه نیگاه چپ چپ بش انداخت. با حالتی که معلوم بود دلخوره گفت: ببخشیدمی تونم یه سوال بپرسم؟
-آره بفرمایید.
-چرا شماها اینقدر دین رو سخت می کنید؟ من ازاون دختر فشن های هرروز یه رنگ نیستم.لباس پوشیدنم عادیه وحجابم هم مناسب.به هیچ پسری هم اجازه نمی دم حتی بخواد نگاه چپ بهم بکنه....ولی از چادر خوشم نمیاد،کلی دست وبال آدمو می بنده وآدمو محدود می کنه.تازه مشکی هم که میگن تو اسلام مکروهه وروحیه آدمو می گیره وآدمو افسرده می کنه...ما جوونیم ، باید لباس شاد بپوشیم وبا نشاط باشیم.اصلا تو گرمت نیست تو این هوا؟
دانلود کتاب چگونه بهترین همسر باشم؟ نویسنده: محسن کاظمی
فارسی| 1 مگ | لینک مستقیم | PDF
زن یكى از زیباترین مظاهر لطف و رحمت الهى است كه با خلقتش آسایش و آرامش به عالم هستى اهداء گشته است. و در پى این آرامش و سكونت، مبنا و راهكار راهوار كمال در صحنه وجود نقش بسته است. زن با بهترین نقش و اساسى ترین جایگاه پا در عرصه گیتى نهاد تا متانت و طماءنینه كه سرمایه و هستى مردان است را مفهوم بخشیده و مرد را ناخودآگاه تا بسوى بالاترین ارزشها و كمالات همراهى نماید و با این افتخار بهشت را به بهترین بودن خویش زینت داده و افتخار آنرا داشته باشد كه به كلمات مباهات آمیز نبى الله الاعظم و ائمه معصومین (علیهم السلام) آمده تا بفرمایند: بهشت زیر پاى مادران است و قدر و منزلت زن و مادر را از بهشت هم بالاتر ببرند. در کتاب آماده شده به نکاتی و موضوعاتی پرداخته شده که اجرا کردن آنها باعث می شود جزء بهترین همسران برای شوهر خود باشید
هنگامي كه يك نفر گرفتار مصيبتي شده و روي ندانم كاري مصيبت تازهاي هم براي خودش فراهم ميكند اين مثل را ميگويند.
يك قوزي بود كه خيلي غصه ميخورد چرا قوز دارد؟ يك شب مهتابي از خواب بيدار شد خيال كرد سحر شده، بلند شد رفت حمام. از سر تون حمام كه رد شد صداي ساز و آواز به گوشش خورد. اعتنا نكرد و رفت تو. سر بينه كه داشت لخت ميشد حمامي را خوب نگاه نكرد و ملتفت نشد كه سر بينه نشسته. وارد گرمخانه كه شد ديد جماعتي بزن و بكوب دارند و مثل اينكه عروسي داشته باشند ميزنند و ميرقصند. او هم بنا كرد به آواز خواندن و رقصيدن و خوشحالي كردن.
درضمن اينكه ميرقصيد ديد پاهاي آنها سم دارد. آن وقت بود فهميد كه آنها از ما بهتران هستند. اگرچه خيلي ترسيد اما خودش را به خدا سپرد و به روي آنها هم نياورد.
از ما بهتران هم كه داشتند ميزدند و ميرقصيدند فهميدند كه او از خودشان نيست ولي از رفتارش خوششان آمد و قوزش را برداشتند. فردا رفيقش كه او هم قوزي بود از او پرسيد: «تو چكار كردي كه قوزت صاف شد؟» او هم ماوقع آن شب را تعريف كرد. چند شب بعد رفيقش رفت حمام. ديد باز حضرات آنجا جمع شدهاند خيال كرد كه همين كه برقصد از ما بهتران خوششان ميآيد.
وقتي كه او شروع كرد به رقصيدن و آواز خواندن و خوشحالي كردن، از ما بهتران كه آن شب عزادار بودند اوقاتشان تلخ شد. قوز آن بابا را آوردند گذاشتند بالاي قوزش آن وقت بود كه فهميد كار بيمورد كرده، گفت: «اي واي ديدي كه چه به روزم شد ـ قوزي بالاي قوزم شد!»
مضمون اين تمثيل را شاعري به نظم آورده است و در قالب مثنوي سادهاي گنجانده است كه اين قطعه را آقاي احمد نوروزي در اختيار ما گذاشتهاند و نقل آن را در اينجا خالي از فايده نميدانم با اين توضيح كه آقاي نوروزي نام سراينده آن را نميدانستند و ما هم نتوانستيم نام سراينده را پيدا كنيم وگرنه ذكر نام وي در اينجا ضروري بود.
فیلم فوق العاده دیدنی و اجتماعی توبه علی گندابی محصول 1391 ایران | با کیفیت متوسط / با لینک مستقیم / به هیچ وجه از دست ندید |
نام فیلم : توبه علی گندابی
ژانر : اجتماعی
کارگردان : پدرام زمانی , بابک گشن فلاح
بازیگران : مجتبی مظفری ، میثاق جمشیدی ، میلاد موثقی ، محمد شهبازی , مستانه جم نیا , حمید جهانگیری , خسرو کشاورز و …
مدت : 90 دقیقه
سال تولید : 1391
کیفیت : متوسط
فرمت : avi
حجم : 300mb
لینک دانلود : مستقیم - Direct خلاصه داستان : بر اساس داستان واقعی …
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین