شاید اگر موقعیت طلایی پیش رو نبود, من هم این زخم كهنه را تازه نمی كردم؛ مشكل معیشت فرهنگیان تنها به دست خودشان قابل حل است؛ حكایت مشكلات معیشتی فرهنگیان, حكایت زخم كهنه ای است كه همواره چركین است.
فرهنگیان در مدرسه به دانش آموزان مهارت حل مسئله را می آموزند, پس یقیناً واجد مهارت حل این مسئله نیز هستند و با بصیرتی كه از ایشان سراغ دارم, زمان طلاییطرح موضوع « معیشت فرهنگیان » در جامعه را از دست نخواهند داد.در كشوری كه حكومت آن بر اساس جمهوریت و اسلامیت است, طلب حق نیز باید از همان محورها صورت پذیرد. به بیان دیگر آن كه وضعیت فعلی فرهنگیان نتیجه عوامل متعددی از جمله عدم جدیت برای حل مسئله و واگذاری آن به اولیای امور است؛ به این مسئله حیا و ایثار را هم اضافه می كنیم. اما آیا فكر نمی كنیم كه « از ماست كه بر ماست » ؛ و باید خودمان تدبیر امور را در دست گیریم.
البته این موضوع به معنی آن نیست كه فرهنگیان نسبت به وضعیت اقتصادی امروز كشور بی توجه هستند؛ بالعكس ایشان در پی تحقق قوانین و زیرساخت ها و در مجموع وضعیت مطلوبی هستند كه دیگر معلم یك جامعه اسلامی - ایرانی مجبور به انجام امور سخیف و دون شأن معلمی - كه شغل و هنر انبیای الهی است - مجبور شوند. در تعیین شاخص های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت, جایگاه معلم حرف اول را می زند. تجارب سال های گذشته نشان می دهد این اصل مسلم بدون تلاش خود فرهنگیان بزرگوار محقق نخواهد شد.
اگر دریای عظیم و نیرومند فرهنگیان كشور به حركت درآید, آن وقت تحول بنیادین محقق خواهد شد. دست كم تجارب كشورهای موفق دنیا نشان می دهد تحول و پیشرفت جامعه تنها از طریق توجه به معلمان آموزش و پرورش امكان پذیر است. این كشورها در بدترین شرایط به این موضوع پرداختند. پس به قول حضرت حافظ :
میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیستتو خود حجاب خودی حافظ ! از میان برخیز
زمان طلایی
با توجه به نزدیكی دوره جدید انتخابات مجلس شورای اسلامی در خرداد ماه 94 از همین امروز باید به فكر طرح مسئله و تلاش برای حل مشكل معیشت فرهنگیان بود. و الا فردا خیلی دیر است. اگر با این سخنان همدلی كنید خواهید دید كه این مطالب نه سیاسی است و نه جناحی و به هیچ وجه منظور تأیید یا رد اشخاص و یا حزبی را هم ندارد, بلكه تنها از روی تعهدی است كه احساس می شود؛ و با توجه به شرایط موجود ارائه مشاوره و پیشنهاد برای استفاده بهینه از یك موقعیت طلایی را به همه همكارانم توصیه می كنم.
بی شك همه اذعان دارند قاطبه فرهنگیان شریف كشور همواره در همه عرصه های اجتماعی, سیاسی, فرهنگی و ... به بهترین شكل حضور پرشور داشته اند؛ از این رو همواره از حقوق حقه خود نیز برای سربلندی نظام, چشم پوشی كرده اند و با تمام مصائب و مسایل كشور ساخته اند زیرا پیشرفت و عظمت كشور را در همین راه دیده اند؛ راهی كه با ایثار هزاران لاله هموار شده و از این بابت نیز پشیمان نیستند بلكه شاكر خدای رحمانند ؛ اما
-آیا ادامه این رویه به صلاح كشور و آینده انقلاب اسلامی است ؟
-آیا وضعیت فرهنگی- اجتماعی كشور رابطه مستقیمی با وضعیت معیشت معلمان آن ندارد ؟
-آیا بدون توجه جدی به حداقل خواسته های یك فرهنگی, وضعیت آینده كشور بهتر خواهد بود ؟
-آیا درخواست توجه به نحوه محاسبه و پرداخت حقوق معلمان مانند سایر مشاغل كلیدی در كشور ( مانند كشورها ) تقاضایی نابجاست ؟
این ها مسائلی هستند كه جز با مطالعه و نیز اتخاذ یك رویه مشترك در این زمینه, محقق نخواهد شد. تا كنون نیز به صورت پراكنده اقدامات فردی و جمعی متعددی در انعكاس موضوع معیشت معلمان در بین مسئولان كشور صورت گرفته است, و البته به جایی هم نرسیده است.
چرایی موضوع :
اغلب فرهنگیان كشور نسبت به قدرت عظیمی كه در اختیار دارند, بی خبرند؛ وزارت آموزش و پرورش, یعنی تمام كشور, یعنی تمام وزارت خانه ها, یعنی تمام مردم ایران, یعنی بیش از 70 میلیون رأی... پرسش این جاست كه از این پتانسیل چگونه به نفع معیشت فرهنگیان بهره ببریم ؟
هم چنین تحول در كشور جز از راه آموزش و پرورش امكان پذیر نخواهد بود. میزان موفقیت, استمرار و دوام تحولات گوناگون كشور در گرو وضعیت توجه به آموزش و پرورش آن كشور است. و در كشور محبوب ما كه داعیه دار عمل به فرامین قرآن کریم و سنت نبوی و سیره علوی است و تعلیم و تربیت در آن بزرگ ترین رسالت به شمار می رود, نباید وضعیت معیشت فرهنگیان آن به گونه ای باشد که حقوق یک سال یک آموزگار آن با حقوق یک ماه یك معلم در یکی از کشورهای به اصطلاح توسعه یافته برابری كند؟ کافی است در همین نوشته از باب مقایسه نگاهی گذرا به میزان درآمد معلمان در كشورهای دیگر بیندازیم.
چرا دستمزد معلمان در ایران با سایر كشورها تا این اندازه متفاوت است؟
بر طبق آن چه در ادامه خواهد آمد, پر واضح است بقای امروز حكومت ها و انتقال آن به نسل های بعدی, در حفظ ارتباط دولت ها با مردم است؛ در این راستا هیچ وزارت خانه ای مانند آموزش و پرورش با این وسعت و عمق با مردم رابطه مستقیم و تنگاتنگ ندارد, حتی رسانه هایی مانند رادیو, تلویزون و ... . لذا دولت های متعدد با هر عقیده و نظر و تئوری و فلسفه در یك جمله باهم متفق هستند و آن جمله, فرمایش امام راحل عظیم و الشأن است : « حفظ آینده كشور و نظام در دستان معلمان آموزش و پرورش است. »
اما چرا در آموزش و پرورش كشور ما به این جمله عمل نمی شود , جواب را می توان در برخوردهای سیاسی و عزل و نصب های حزبی و جناحی دولت ها در آموزش و پرورش جست و جو كرد, سیاسی شدن وزارت آموزش و پرورش نتیجه بی توجهی به معیشت معلمان است, زیرا اگر معیشت درست باشد به طور طبیعی وظیفه واگذاری و انتقال قدرت به افراد و جریان های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی صورت می گیرد.
چه باید كرد؟
در تمامی اقداماتی كه با موضوع توجه به معیشت معلمان صورت گرفته, مخاطب تقاضا, مسئولان ارشد كشور بوده اند. دیدیم كه علی رغم تلاش ها, از طرف ایشان مشكل هم چنان به قوت خود باقی است. ایشان یا خواستند و نتوانستند و یا نخواستند مشكل را حل كنند. پس این مشكل عظما با ارسال نامه و طومار به مسئولان و یا با طرح موضوعاتی چون اعتصاب و اعتراض كه واقعاً دون شأن فرهنگیان و سبب سوء استفاده معاندان است, حل نمی شود؛ بلكه تنها راه حل آن در گرو « وحدت كلمه » قاطبه فرهنگیان است.
اتخاذ انسجام اندیشه و وحدت رویه برای استفاده هر چه بهتر از امكانات متعدد كشور برای بیان مسئله و حل آن, تنها راه حل ممكن است. مهم نیست كه این سخن از كدام كانون و جبهه و یا فرد و گروه زده می شود؛ مهم این است كه « همه باید از موضوع ارتقای وضعیت معیشت فرهنگیان حمایت كنند. »
راه حل پیشنهادی :
موضوع « معرفی نمایندگان فرهنگیان حقیقی به مجلس شورای اسلامی » باید در رأس استراتژی برنامه ها و نیز تصمیم سازی های جمیع فرهنگیان كشور لحاظ شود.برای تحقق این هدف, باید عزم ملی و مدیریت جهادی داشته باشیم.
زمان طلایی برای این مهم, امروز است. باید با داشتن دانش و بصیرت و از راه گفت و گو و بررسی موارد و افراد متعهد, به اتفاق آرا از ایشان حمایت كرد. حتی اگر از هم اكنون برنامه ریزی شود فرهنگیان می توانند لیست كشورینیز برای این كار تهیه و ارائه كنند.
پیشینه ی طرح معیشت معلمان در مجلس و دولت
راستی همكاران فرهنگی می دانند كه تا كنون در ادوار مجلس شورای اسلامی, چند بار موضوع معیشت معلمان در مجلس مطرح شده است؟ ماجرای معیشت معلمان قصه ای کش دار،تاریخی است. وقتی به 30 سال پیش بر می گردم ،همه ی معلمان که هر کدام با شور و شوقی وصف ناپذیر در صحنه های انقلاب نقشی تاثیر گذار داشته اند، در بحث های روزانه اشان امید وار بودند تا با وقوع انقلاب تغییری محسوس در وضع حقوقی و معیشتی ایشان ایجاد شود. اما «بی نتیجه بودن» تنها نتیجه ی قطعی و حتمی همه ی بحث ها و جدل های طولانی و مداوم سیاست مداران و مدیران در بحث حقوق و معیشت معلمان است. موضوع جالب و جذابی که با نام های متفاوتی چون محوریت توسعه ،نظام هماهنگ پرداخت، قانون جامع خدمات کشوری، ارتقاء شغلی، افزایش سنواتی، افزایش پلکانی و ... برای همه رجل سیاسی به عنوان یک میدان مغناطیسی قوی جذب آراء، کاربردی شگفت داشت.
بحث هماهنگی پرداخت ها در سال 1370به منظور بهبود وضع معیشتی کارکنان دولت و از جمله معلمان در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. اما قانون هماهنگی پرداخت ها در سکوت خبری به ایستگاه آخر رسید و اجرا نشد. بعدها هم این موضوع چند باری به اشكال مختلف مطرح شد و در آخرین ها ها وزیر نفت دولت نهم با بیان این كه در صورت اجرایی شدن نظام هماهنگ پرداخت، كشور را به اعتصاب تحدید كرد و نیز اجرای قانون همطرازی با معلمان را توهین به کارکنان وزارت خانه اش دانست؛ موضوع هم چنان لاینحل و ماند و دولت نیز لایحه قانون جامع خدمات کشوری را از مجلس پس گرفت. و به جای آن وعده افزایش پلکانی که همان افزایش سنواتی بود را مطرح کرد.
در آمد حاصل از هدفمندی یارانه هاباید به بهبود وضعیت معیشت معلمان اختصاص می یافت.
انتظار این بود که حداقل در سال اقتصاد و فرهنگ, با عزم ملّی و مدیریت جهادی, درآمد حاصل از انصراف مردم از دریافت یارانه های نقدی به وضعیت معیشت معلمان وزارت آموزش و پرورش توجه می شد. پیشنهاد هم شد اما توجهی صورت نگرفت.
اگر فرهنگیان محترم امروز مانند هر روز دیگر صبوری می کنند و مطالبه ای از نظام ندارند, نه از روی جهل یا بی توجهی و یا عدم نیاز است؛ بلکه داشتن فهم و بصیرت والای ایشان و درک وضعیت حساس کشور از یک سو و حفظ کرامت و عزت نفس ایشان از سوی دیگر مانع بیان مسائل و مشکلات است. لطفاً مسئولان محترم این بزرگواری معلمان را پای چیز دیگری نگذارند؛.
مناسب آن بود که پس از گذشت 35 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی حداقل دولت یازدهم دِین خود را به معلمان محترم آموزش و پرورش بپردازد. زیرا فرهنگیان حق بزرگی بر نظام دارند. همواره در طول انقلاب و میادین جبهه و جنگ, راهپیمایی ها, دوران سازندگی, برگزاری انتخابات متعدد و ... حرف اول و آخر را فرهنگیان زده اند و می زنند؛از این رو اگر امروزبه بهبود وضعیت معیشت معلمان توجه شود, قطعاً برکات آن در آینده بسیار نزدیک نصیب کل نظام و تداوم انقلاب خواهد شد.
روزی خواهد آمد که متولیان نظام این نکته را با تمام وجود باور کنند که اگر معلم دغدغه معیشت داشته باشد, وضعیت مملکت بهتر از این نخواهد شد. معلم نباید جز تعلیم و تربیت دانش آموزان دغدغه دیگری داشته باشد. این سخن شاید باعث تعجب, خنده و یا ناراحتی برخی خوانندگان ( ! ) را فراهم آورد, ولی در جوامع توسعه یافته این موضوع كاملاً حل شده, مرسوم و معمول است.
به عنوان مثال در کشور هندوستان بیش از 40 میلیون معلم مشغول تدریس هستند. یعنی حدود 40 برابر معلمان ایران؛ آیا می دانید وضعیت معیشت معلمان آن چگونه است؟ چند ساعت کار می کند؟ چند ساعت مطالعه دارد؟ و ... در این کشور یك معلم ابتدایی حدود 36 ساعت کار می کند. 20 ساعت تدرسی و بقیه مطالعه و پژوهش. از نظر معیشت نیز سه برابر یك كارمندعادی حقوق دریافت می كند و تمام وقت در خدمت آموزش و پرورش است و به جز كار معلمی اجازه شغل دیگری ندارد. اما به راستی چرا در كشور ما, معلمان و دبیران، راننده سرویس دانش آموزان همان مدرسه ای هستند که در آن مشغول تدریس هستند ؟! آیا زیبنده نظام اسلامی است که معلمانش در ساعات خارج از مدرسه به رانندگی در آژانس ها می پردازند ؟!یا در کار ساخت و ساز و کاسبی هستند؟ چرا برخی معلمان بنا به ضرورت باید شب ها به عنوان دربان و اطلاعات درمانگاه های شبانه روزی تا صبح بیدار باشند و صبح هم به کلاس بروند ؟! آیا در طول یک سال,یک آموزگار و یا دبیر با این میزان دریافتی قدرت مسافرت خانوادگی به یک کشور خارجی را دارد ؟ آموزگاران و دبیران ما چقدر به روز هستند ؟ چقدر به دنبال کسب و کشف علوم و روش های آموزش آن به دانش آموزان هستند ؟ آیا با وضعیت فعلی معیشت معلمان می توان در عمل و نه روی کاغذ به تحقق اسناد تحولی امیدوار بود ؟تا کی ... ؟!
وضعیت معیشت معلمان در سایر کشورها چگونه است ؟
معلمی در كشورهای دیگر اگر یكی از پول سازترین شغل ها نباشد اما دست كم درآمد قابل توجهی را نصیب فعالان حوزه آموزش و پرورش می كند. در حال حاضر در کشور ایران بر اساس آمار رسمی میانگین حقوق معلمان كمتر از 35 دلار است؛ یعنی حدود یک میلیون تومان در ماه برآورد می شود. علاوه بر این سهم ناچیز آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی کم تر از۳درصد است. در حالی که قاعدتاً طبق شاخص های معمول جهانی باید 5/5 درصد از تولید ناخالص ملی را شامل شود.
وضعیت معیشت و میزان حقوق معلمان ایرانی با همتایان خود در کشورهای دیگر نیز اختلاف فاحشی دارد؛ به طور مثال كشورهایی از جمله ایالات متحده، آلمان، انگلیس، استرالیا, ژاپن, کره و حتی قطر در آسیا به معلم های خود, حقوق های چشمگیری می پردازند. به طور كلی آمارهای جهانی نشان می دهد کشورهای ایالات متحده, ژاپن، آلمان، کره جنوبی و سوئیس جزو کشورهایی هستند که بیش ترین حقوق را به معلمان خود می دهند.
برای نمونه میانگین درآمد یک معلم در سوئیس طی یک سال معادل ۵۸ هزارو۵۲۰ دلار است، یعنی معادل 175 میلیون و 560 هزار تومان برای یک سال؛ یعنی هر ماه 14 میلیون و 630 هزار تومان. و این یعنی 14 برابر یک معلم ایرانی !
درآمد سالانه معلمان در آلمان نیز ۴۸ هزار و ۸۰۰ دلار و در ژاپن۴۵۵هزار و ۱۵ دلار اعلام می شود. درآمد یک معلم در کره جنوبی نیز ۲۴۲درصد سرانه تولید ناخالص ملی، در آلمان ۱۸۰ درصد و در ژاپن ۱۶۰ درصد سرانه تولید ناخالص ملی است. با این اوصاف معلم ها در كشورهای به نسبت پیشرفته از جایگاه و درآمد مناسبی نیز به نسبت مشاغل دیگر بهره مند هستند.
به طور مثال درآمد یک معلم در انگلستان۱۱۴ درصد درآمد یک فعال صنعتی است. همین مقایسه در هلند رقمیمعادل ۱۷۷ درصد، در کانادا۱۶۳ درصد و در ژاپن۱۸۵ درصد است. آن طور كه گزارش های مختلف اشاره دارند،
نظام آموزشی این كشورها با پرداخت حقوق های بالا به معلمان سعی در حفظ كیفیت آموزش خود دارد. در آمریکا حقوق معلمان ابتدایی یعنی مقطع پایه از سایر معلم ها در مقاطع دیگر بیش تر است.
یك رده بندی جهانی كه بر مبنای اعلام نهادهای رسمی هر کشور و بر مبنای دلار آمریکا انجام شده، ایالات متحده رادر رتبه نخست قرار داده است. معلمان آمریکایی با درآمد ماهانه پنج هزار دلار و ۲۶۶ سنت در رتبه پردرآمدترینمعلمان جهان قرار گرفته اند. این افراد که در هفته ۶ روز و 36 ساعت کار می کنند و به طور تخمینی ۲۳ درصد از درآمد خود را مالیات پرداخت می کنند. بدون احتساب مالیاتها و سایر کسورات در نهایت چهار هزار و ۵۵ دلار درآمد دارند. یعنی 12 میلیون و 165 هزار تومان در ماه پس از کسر مالیات.
بریتانیا در رتبه دوم این جدول قرار دارد. معلمان بریتانیاییماهانه در ازای ۳۲ ساعت و نیم تدریس، دو هزار و ۷۵۹ پوند درآمد کسب می کنند که پس از کسر مالیات به سه هزارو ۷۵ دلار میرسد. مالیات بر درآمد در انگلیس ۲۹ درصد است. یعنی برابر با نه میلیون و 225 هزار تومان پس از کسر مالیات
درآمد معلمان آلمانی نیز که در رتبه سوم جهان قرار گرفته اند به سه هزار و ۶۵ دلار میرسد. مالیات بر درآمددر کشور آلمان ۳۵ درصد برآورد شده است. یعنی برابر با نه میلیون و 195 هزار تومان پس از کسر مالیات
استرالیا نیز از جمله کشورهایی است که بیش ترین درآمد را به معلمان پرداخت می کند. این کشور در رتبه چهارم جهان جا گرفته است و در ازای ۳۹ ساعت تدریس به معلمان به طورمیانگین دو هزار و ۷۹۳ دلار پرداخت میکند. درآمد معلمان استرالیایی بدون احتساب کسورات چهار هزار و۶۳۲دلار گزارش شده است. یعنی برابر با هشت میلیون و 379 هزار تومان در ماه پس از کسر مالیات.
اما در میان کشورهای آسیایی کره، ژاپن و کویت نیز در زمره بالاترین درآمد معلمان قرار گرفته اند.
در لوکزامبرگ معلمان بی تجربه کار خود را از مدرسه ابتدایی این کشور آغاز میکنند، ۶۴۰۴۲ دلار در سال حقوق می گیرند, یعنی حدود 193 میلیون تومان در سال. با ده سال تجربه کار در این زمینه، میتوانند انتظار بیش تر از ۸۰۰۰۰ دلار در سال را نیز داشته باشند. یعنی حدود 240 میلیون تومان در سال. متوسط سالهای درسخواندن دانشآموزان در این کشور 14 سال میباشد.
معلمان کشور سوئیس میتوانند انتظار ۴۷۳۲۹ دلار را برای شروع کار داشته و با افزایش سابقه کار خود تا ده سال انتظار ۵۲۴۴۴ دلار را نیز داشتهباشند.یعنی بیش از 152 میلیون تومان در سال ؛ کشور سوئیس 4/5 درصد از تولیدناخالص داخلی خود را برای تحصیلات شهروندان دانشآموز خود هزینه میکند. متوسط سالهای درسخواندن دانشآموزان این کشور ۱۶ سال میباشد.
نروژ از نظر بینالمللی برای آموزش و پرورش خود تحسین شدهاست. اما این تشویق به راحتی و با هزینه کم نیز حاصل نشدهاست. این کشور ۷.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی را برای تحصیلات هزینه میکند.معلمان تازهکار میتوانند انتظار درآمد ۳۳۳۴۹ دلار در سال را برای شروع کار خود داشتهباشند، که این رقم یکی از بالاترین حقوق و دستمزدها در جهان است و جزو ۱۵ بالاترین دستمزد شروع کار در منطقه سازمان همکاری اقتصادی و توسعه نیز محسوب میشود.
در فنلاند، میزان حقوق معلمان از 29 هزار دلار در معلمان تازه کار پایه ابتدایی آغاز میشود و تا 45 هزار دلار در معلمان پرسابقه میرسد. در کره جنوبی، کف حقوق 26 هزار دلار است و نهایت آن 74 هزار دلار. به طور میانگین 50 هزار دلار.
اما در قطر و ترکیه، قیمتها کمی کمتر است. در قطر میانگین حقوق معلم بین 28 هزار تا 44 هزار دلار است و در ترکیه، از 23 هزار دلار آغاز میشود و به 27 هزار دلار خاتمه پیدا میکند.
سایت تخصصی Worldsalariesکه به بررسی درآمد مشاغل مختلف در جهان میپردازد، 10 کشور را به عنوان بالاترین دستمزد معلمان ردهبندی کرد. معلمان ایرانی نه تنها در این ردهبندی جایگاهی ندارند, بلکه حقوق آنها از اعداد اعلام شده بسیار کمتر به نظر میرسد. این ردهبندی بر اساس اعلام نهادهای رسمی هر کشور و بر مبنای دلار آمریکا انجام شده است.
10کشور اول جهان از نظر میزان حقوق معلمان (برحسب دلار آمریکا – 2005) نام کشور درآمد دریافتی ماهانه ساعت کار در هفته
ایالات متحده : 4055 دلار در ماه - 6 روز - 36 ساعت در هفته
انگلیس : 3075دلار در ماه - 5 روز - 32ساعت در هفته
آلمان : 3065دلار در ماه - 40ساعت در هفته
استرالیا : 2793دلار در ماه - 39ساعت در هفته
کره : 2644 دلار در ماه - 7 روز - 39ساعت در هفته
نروژ : 2518دلار در ماه
ژاپن : 2513دلار در ماه
فرانسه : 2483دلار در ماه
کانادا : 2238 دلار در ماه - 31ساعت در هفته
فنلاند : 1936 دلار در ماه - 4 روز - 36ساعت در هفته
مدیران ارشد مجلسی و دولتی خوب می دانند بهبود وضعیت معیشت معلمان یک مسئله مهم در جامعه است. دلیل آن هم گستردگی یك میلیون نفری جامعه فرهنگیان و جامعه مرتبط با فرهنگیان (حدود 13 میلیون دانشآموز) است. در حال حاضر میزان متوسط حقوق و مزایای یک معلم، کمتر از یک میلیون تومان است. از این میزان حدود 600 تا 700 هزار تومان حقوق و باقی رقم مزایا است. «بدی آبوهوا» و « فوق العاده مناطق کمتر توسعه یافته » از زمره مهمترین مزایا هستند. در عین حال به صورت متوسط حدود 200 تا 300 هزار تومان از حقوق کسر میشود که « بیمه » و « بازنشستگی » در کنار وامهایی که تقریباً همه معلمان یکی دوتا از آن را دارند, از زمره این کسورات است. باید توجه داشت که داشتن سمتی غیر از دبیری در مدرسه (مثل معاونت و مدیریت)، سابقه و نیز رتبه و امتیاز میتواند تأثیر مثبت در حقوق داشته باشد؛ اما حداکثر مبلغ حقوق یک فرهنگی در این شرایط نیز به سختی به مرز یک و نیم میلیون تومان می رسد.
این وضعیت معلمان مدارس دولتی است که در استخدام رسمی آموزش و پرورش هستند. معلمان مدارس غیردولتی بر اساس میزان کیفیت و سابقه خود و نیز کیفیت مدرسه حقوق دریافت میکنند. گفته میشود که میزان حقوق در بهترین شرایط، به ازای هر ساعت 20 تا 25 هزار تومان است. با این وضع و با احتساب 44 ساعت کار هفتگی، حقوق یک معلم برتر در یک مدرسه ممتاز به رقم 3 میلیون و نیم میرسد. در شرایط متوسط هم به ازای هر ساعت، 10 تا 15 هزار تومان پرداخت میشود، یعنی در صورت کار تمام وقت؛ یک میلیون و نیم.
به غیر از این شرایط، در محیط خارج از مدرسه هم امکان تدریس وجود دارد. شنیدهها حاکی از این است که برای تدریس خصوصی از ساعتی 30 هزار تومان تا قریب به 200 هزار تومان پرداخت میشود. نوع درس و کیفیت معلم، دو معیار مهم برای تعیین میزان پرداختی در این شرایط است.
اگر بخواهیم همه این ارقام را جمع بزنیم شاید بتوان گفت که در حالتی معمول، یک معلم متوسط در یک مدرسه معمولی، اگر شرایط قرارداد رسمی داشته باشد، ماهیانه حدود هشت تا نه صد هزار تومان و سالیانه حدود 10 میلیون تومان حقوق و مزایا دارد. (چند سال قبل هم وزیر آموزش و پرورش میانگین حقوق معلمان را 645 هزار تومان اعلام کرد. ) در برخی از مدارس غیرانتفاعی، این رقم به حدود بیست میلیون تومان حقوق سالیانه نیز میرسد.
برای مقایسه معلمان کشور با وضعیت سایر معلمان جهان لازم است که وضعیت تولید سرانه ملی مورد بررسی قرار گیرد. میزان درآمد سرانه در ایالات متحده، 49 هزار دلار، در بریتانیا، 37 هزار دلار، در فنلاند، 36 هزار دلار، در کره جنوبی، 32 هزار دلار، در قطر، 102 هزار دلار و در ترکیه، 15 هزار دلار است. در عین حال، شاخص قیمت مصرف هم نکته مهمی است چرا که وضعیت مخارج یک کشور را نشان میدهد. طبق اطلاعات سایت «نامبئو»، فنلاند با شاخص 106 گرانترین قیمت میان این کشورهاست. بریتانیا با شاخص 102، قطر با شاخص 82، امریکا و کره با شاخص 80 و ترکیه با شاخص 64 در جایگاه دوم تا ششم قرار دارند.
با توجه به این که وضع معلمان در ایالات متحده از سایر کشورها مناسبتر است؛ زیرا اولاً حقوق معلمان در حد سرانه ملی است و ثانیاً شاخص مصرفکننده، بسیار بالا نیست. کشور کره جنوبی را میتوان در جایگاه دوم بهترین کشورها از نظر حقوق معلمان قرار داد. وضع در قطر، بریتانیا و فنلاند هم مناسب است با این تفصیل که قیمتها در فنلاند و بریتانیا بالا است و سهم معلمان قطری از ثروت کشورشان، اندک ارزیابی میشود. در مورد ایران هم همین سخن را میتوان گفت. ضمن اینکه میتوان به کم بودن حقوق معلمان نسبت به سایر کشورها هم اشاره کرد اما باید به این موضوع هم توجه کرد که شاخص مصرفکننده در ایران به نسبت سایر کشورها پایینتر است. مشابه این وضعیت در کشورها ترکیه هم وجود دارد.
در کنار همه مسائل مربوط به حقوق و دستمزدها، باید به یک نکته ظریف هم توجه کرد. معلمان در اکثر کشورها، نسبت به سایر کارمندان، کار کمتری دارند. این مسئله به خاطر این است که معلمان تعطیلات تابستانی (یا به طور کلی سالیانه) دارند که سایر کارمندان از آن محروم هستند. این تعطیلات نزدیک به 100 روز است. در عین حال، در ایران میزان تعطیلات نوروزی معلمان هم از کارمندان بیشتر است. البته باید در نظر داشت که معلمان ایرانی، در عوض، دیگر از مرخصی استحقاقی سالیانه برخوردار نیستند. موضوع بیشتر بودن تعطیلات معلمان، البته مختص ایران نیست و وزارت آموزش و پرورش بریتانیا هم چنین مزیتی را در ستون مزایای شغل معلمی قرار داده است.
مقایسه تغییرات بودجه دستمزد و مزایای مستمر فرهنگیان
وضعیت اقتصادی آموزش و پرورش کشور، شاخص مناسبی است تا اعتقاد مسئولین کشور به سرمایهای بودن تعلیم و تربیت ارزیابی گردد. متأسفانه بررسی وضعیت بودجه وزارتخانه مذکور و دانشگاه فرهنگیان نشان میدهد که متولیان امر نسبت به آموزش و پرورش و به ویژه تربیت و نگهداشت معلمان کمتوجهاند.
سرمایهای بودن تعلیم و تربیت لااقل در مقام سخن، مورد تأکید بسیاری از سیاستگذاران و مسئولین کشور قرار دارد. یکی از شواهد مهمی که میتواند ملاک ارزیابی این ادعا قرار گیرد، «میزان بودجه اختصاص یافته به وزارت آموزش و پرورش و دستگاههای مرتبط با آن» است. در این میان، با توجه به اهمیت جدی نیروی انسانی در فرآیند تعلیم و تربیت، بدیهی است که بودجه اختصاصی به تربیت معلم و معیشت فرهنگیان یکی از مهمترین شاخصهای سنجش میزان توجه به آموزش و پرورش است. در این نوشتار تلاش شده تا ضمن بررسی تغییرات بودجه مربوط به حقوق و دستمزد فرهنگیان، گزارشی از روند تغییرات بودجه دانشگاه فرهنگیان در سالهای ۸۷ الی ۹۴ ارائه شود. برای فهم بهتر این تغییرات مقایسهای نیز با برخی از دانشگاههای برتر کشور صورت گرفته است.
حقوق و دستمزد فرهنگیان از جمله شاخصهایی است که میتواند نشان دهد منزلت و شأن معلمین در جامعه چه وضعیتی دارد. از آنجا که بخش قابل توجهی از بودجه وزارت آموزش و پرورش ذیل ردیف «حقوق و مزایای مستمر» تعریف شده است، این شاخص میتواند به طور مستقیم نیز حاکی از نگرش سرمایهای به تعلیم و تربیت باشد.
بررسی قانون بودجه سالهای ۸۷ تا ۹۳ و لایحه بودجه ۹۴ نشان میدهد که در سالهای اخیر، سطح درآمد فرهنگیان تقریباً هیچ تغییری نکرده است! به عبارت دیگر اگر حقوق و دستمزد فرهنگیان در سال ۸۷ و نرخ تورم رسمی اعلام شده بانک مرکزی را مبنا قرار دهیم، محاسبه حقوق سالهای بعد نشان میدهد که به طور متوسط افزایش حقوق و دستمزد فرهنگیان متناسب با تورم بوده است و نه بیشتر. لذا میتوان ادعا نمود که از سال ۸۷ تا کنون درآمد فرهنگیان هیچ تغییری نکرده و قدرت خرید آنها ثابت مانده است. نمودار (۱) این مقایسه را به خوبی منعکس کرده است.
نمودار(۱)مقایسه بودجه حقوق و مزایای مستمر وزارت آموزش و پرورش و بودجه محاسبه شده بر اساس نرخ تورم (۱۳۸۷ الی ۱۳۹۴)
نتیجه بحث :
اگر امروز شاهد وضعیت نه چندان مناسب در مسئله وضعیت معیشت معلمان هستیم ,نه فقط از روی نداری و یا موضوع تحریم است, بلکه از این روست که هیچ گاه موضوع آموزش و پرورش برای اغلب مدیران ارشد نظام در اولویت نبوده است. جای تأسف است كه در پس از گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و تاکیدات فراوان دین مبین اسلام به علم آموزی و مقام شامخ معلم در نزد ائمه معصومین علیهم السلام و نیز امام راحل ره و مقام معظم رهبری, جایگاه معیشت معلمان کم تر از حدی است كه باید باشد. مهم آن است که بدانیم خاستگاه این مشکل را نه فقط در اقتصاد کشور بلکه باید در مسائل و معضلات مدیریتی کشور جست وجو کرد.
البته وضعیت حقوق, مزایا و معیشت معلمان، نه فقط در کشور ما، که در بسیاری کشورهای دنیا یکی از مسائل مورد مناقشه به حساب میآید. اما در کشور ما به دلیل اینکه غالب سهم آموزش را دولت پذیرفته است، نیاز به سازماندهی خیل عظیمی از معلمان وجود دارد که بخش قابل توجهی از بودجه را به سمت خود جذب میکنند. به این ترتیب همیشه دولت به معلمان بدهکار میماند و این بدهی هم وقتی در کنار حقوق و مزایای حداقلی این قشر حقیقتاً زحمتکش قرار میگیرد، دو چندان دردناک مینماید.
اما در کشورهای توسعه یافته دغدغه اصلی دولت این کشورها تأمین نیروی کار شایسته است. تا نیاز مدارس به معلم را بر طرف کند. از نظر این کشورها باید وضعیت معیشتی آموزگاران به نحوی باشد که جذابیت کافی برای جلب نیروهای تازه نفس داشته باشد. با این وجود در میان همین کشورها نیز وضعیت یکدستی به چشم نمیخورد و گاهی اختلافهای چشمگیری دیده میشود. بنابراین شاید مقایسه حقوق معلمان در کشورهای مختلف به بررسی جایگاه کشورمان از نظر وضعیت معلمان کمک کند. در بسیاری از کشورهای پیشرفته, دستمزد معلمان از طریق چانهزنی میان دولتها و اتحادیهها تعیین میشود. در عین حال در برخی کشورها دستمزدها بسیار غیرمتمرکزتر است و حتی بین ایالتهای مختلف اختلاف وجود دارد.
در صورت توجه به وضعیت معیشت معلمان و اختصاص بخش قابل توجهی از درآمدهای نفتی و غیر نفتی از قبیل منابع حاصل از انصراف مردم از دریافت یارانه های نقدی به حقوق و دستمزد معلمان می توان آینده اقتصادی فرهنگیان و فرهنگ جامعهرا امیدوارانه تر دید.
همان طور كه مطرح شد تنها راه باقی مانده در شرایط فعلی استفاده از این موقعیت طلایی است, « معرفی نمایندگان حقیقی معلمان به مجلس شورای اسلامی آینده. »
اگر دلسوز نظام مقدس جمهوری اسلامی هستیم و پیشرفت آن را آرزومندیم باید به تحول بنیادین نظام تعلیم تربیت بیاندیشیم, و تحول جز از راه توجه جدی به وضعیت معیشت و هم چنین آموزش و ارتقای آنان امكان پذیر نیست. امروز باید برای این مهم برنامه ریزی و رایزنی كرد. معلمان باید با داشتن آگاهی و بصیرت و از راه گفت و گو و بررسی موارد و افراد متعهد, آنان را شناسایی و به اتفاق از آنان حمایت كنند. حتی اگر از هم اكنون برنامه ریزی منسجمی صورت پذیرد, فرهنگیان می توانند لیست كشورینیز از نامزدهای مورد نظر برای این كار تهیه و ارائه كنند.
***
امید آن که فرهنگیان محترم از زمان طلایی در پیش روبرای انتخابات دوره جدید, كمال استفاده را بنمایند؛ در این صورت است كه می توان شاهد تحول بنیادین مورد نظر مقام معظم رهبری و اسناد تحولی نظام تعلیم و تربیت كشور بود و می توان امید داشت شأنیت و جایگاه والا و حقیقی معلمان شریف آموزش و پرورش به نحوی شایسته برای همه مردم و برای همیشه شناخته و درك خواهد شد.
ان شاءالله
معـلم چو کانونی از آتش است همه کار او سوزش وسازش است
همی سوزد از مهر و گرمی دهد به سنگین دلان, درس نرمی دهد
نی از کس امیـد و نی از کس هراس نخواهد به جز یک دل حق شناس
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین