آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
پاییز یک شعر است یک شعر بیمانند زیباتر و بهتر از آنچه میخوانند
پاییز، تصویری رؤیایی و زیباست مانند افسون است مانند یک رؤیاست
سحر نگاه او جادوی ایام است افسونگر شهر است با اینکه آرام است
او ورد میخواند در باغهای زرد میآید از سمتش موج هوای سرد
با برگ میرقصد با باد میخندد در بازیاش با برگ او چشم میبندد
تا میشود پنهان برگ از نگاه او، پاییز میگردد دنبال او، هر سو
هرچند در بازی هر سال، بازندهست بسیار خوشحال است روی لبش خندهست
من دوست میدارم آوازهایش را هنگام تنهایی لحن صدایش را
مانند یک کودک خوب و دل انگیز است یا بهتر از اینها «پاییز، پاییز است!»
شاعر: ملیحه مهرپرور
جلــوه هایی از طبیــعت وصـف نـاپـذیـر پائیــز
کاش چون پاییز بودم … کاش چون پاییز بودم کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد آفتاب دیدگانم سرد میشد
آسمان سینه ام پر درد می شد ناگهان طوفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران دامنم را رنگ می زد
وه … چه زیبا بود اگر پاییز بودم وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
شاعری در چشم من می خواند …شعری آسمانی در کنار قلب عاشق شعله میزد
در شرار آتش دردی نهانی نغمه من …
همچو آوای نسیم پر شکسته عطر غم می ریخت بر دلهای خسته
پیش رویم چهره تلخ زمستان جوانی
پشت سر آشوب تابستان عشقی ناگهانی
سینه ام منزلگه اندوه و درد و بدگمانی کاش چون پاییز بودم … کاش چون پایز بودم (فروغ فرخزاد
منبع:http://20ist.com
کد را وارد نمایید:
عضو شوید
عضویت سریع