خورشيد فرار كرده است ... پشت افق پوشيده از خون سرخ ، پنهان شده است و ماه مانند چشمانى اشك آلود، خونبار طلوع كرده است ...
قبايل همچنان به خيمه ها هجوم مى آورند و در آنان آتش مى افكنند. و آتش مانند دهان هاى گرسنه اى ، جنون آميز زبانه مى كشد و همه چيز را مى بلعد.
گرگها زوزه مى كشند... به برّه هاى كوچكِ ترسان ، حمله ور شده اند...
هنگامى كه نماز صبح عاشوراء را اقامه نمودند، ناگاه تعدادى از لشكر دشمن به سمت خيمه هاى حضرت ، هجوم آوردند و شمر ملعون در حالتى كه فرماندهى آن ها را به عهده داشت ، نعره مى كشيد و به امام (ع) و اهل بيت رسالت جسارت مى كرد.
يكى از ياران حضرت، به نام مسلم بن عوسجه از حضرت اجازه خواست تا شمر را مورد هدف تير قرار دهد.
ولى حضرت (ع) فرمود: من دوست ندارم كه ما شروع كننده جنگ و كشتار باشيم پس آن حضرت جلو آمد و لشكر عمر بن سعد را موعظه نصيحت كرد ولى سودى نبخشيد.
و در نهايت، سپاه دشمن با فرماندهى عمر بن سعد تيراندازى به سمت امام حسين (ع) و اصحاب باوفايش را آغاز كردند.
و چون اصحاب و ياران حضرت يكى پس از ديگرى به شهادت رسيدند، و امام (ع) در ميدان نبرد تنها ماند؛ ولى آن حضرت باز هم براى اتمام حجّت ، دشمنان را موعظه و راهنمائى نمود.
امّا آن سنگ دلان با اين كه از رسول خدا (ص)شنيده بودند، كه وى يكى از دو سيّد جوانان اهل بهشت مى باشد، اعتنائى نكرده ؛ و اراف حضرت را محاصره كرده و هر كسى به شيوه اى امام (ع) را هدف پرتاب تير، سنگ ، نيزه و ... قرار مى داد. ادامه دارد ...
عصر تاسوعا حضرت ابا عبداللّه الحسين صلوات اللّه عليه جلوى خيمه نشسته بود و سر مبارك خود را بر سر زانوهاى خود نهاده ، تا قدرى استراحت نمايد.
پس ناگهان حضرت زينب (س) با شنيدن صداى صيحه اسبان و هجوم دشمنان، نزديك برادرش امام حسين (ع) آمد و به آن حضرت خطاب كرد و اظهار داشت : اى برادر! آيا صداى اسبان را نمى شنوى، كه هجوم آورده اند؟!
شب ستاره ۳۴ ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور اباعبدالله الحسین (ع). عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند امام علی (ع) و برادر اباعبدالله الحسین (ع) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. حضرت اباالفضل العباس (ع) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند. او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی حضرت عباس بن علی (ع) یکی دیگر از برگهای زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
اسرا و سر مقدس امام حسین(ع) را به مجلس ابن زیاد وارد کردند. به روایت سید بن طاووس و دیگران روایت شده است که: بعد از آن که اسراء و سرهای مقدس شهداء را در شهر کوفه گرداندند، ابن...
حضرت پس از شنيدن سخنان اصحاب و ياران خود، فرمود: تا آنان جنگ را شروع نكنند، من هرگز اقدام نخواهم كرد. آن گاه يكى از ياران به نام زُهير بن قين عرضه داشت: پس به سوى سرزمين كربلا كه در همين نزديكى قرار دارد، حركت كنيم.
همين كه امام حسين (ع) نام كربلاء را شنيد، گريست گرفت و سپس اظهار نمود:
«اَللّهُمَّ إنّى اعُوذُ بِكَ مِنْ كَرْبٍ وَ بَلاء» يعنى؛ خداوندا، از مشكلات و بلاهاى اين سرزمين - كربلا - به تو پناه مى برم.
سپس مقدارى به مسير خود ادامه داد و فرمود: در همين جا فرود آئيد و بارها را باز كنيد و بر زمين بگذاريد، كه اين جا وعده گاه جدّم رسول خدا (ص)مى باشد و قبر و مقبره من در اين سرزمين خواهد بود.
بنابراين، حضرت ابا عبداللّه الحسين (ع) در روز دوّم محرّم الحرام، سال 61 هجرى قمرى وارد سرزمين كربلاء شد.
مقتل خوارزمى : ج 1، ص 237، تاريخ طبرى : ج 4، ص 309.
عاشورا پژوهي، ابعاد و محورهاي مختلفي دارد؛ ولي آنچه شايان توجه است، پرداختن به چرايي و تجزيه وتحليل و استخراج درس ها و پيام هاي حماسه عاشوراست.
آنچه که اين نوشتار نمايان مي سازد، درس ها و پيام هاي حماسه جاودانه عاشوراست. اين مقاله قبل از هر چيز، اصل پيام داشتن نهضت حسيني را مورد بررسي قرار داده، با بيان شعاع و گستره پيام اين حماسه، رهنمودهاي عاشورا را مخصوص گروه و مکتب خاصي ندانسته، بلکه قلمرو اين حماسه جاودانه را تا پهنه زمين و گستره زمان و مرز انسانيت پيش برده است.
سپس با استفاده از سخنان و عملکرد امام حسين (عليه السلام ) و اصحابش، پيام ها و درس هايي را درزمينه هاي اعتقادي، اخلاقي، عرفاني، اجتماعي، سياسي و انساني، استخراج و استنباط کرده است.
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین